پویایی و شادابی بشر در طول دوران زندگی فردی و اجتماعی، مرهون نعمت امید و انتظار است. اگر انسان، به آینده، امیدی نداشته باشد، زندگی برایش مفهوم چندانی ندارد. آنچه انسان را به زندگی امیدوار میکند، انتظار و امید به آیندهای روشن است که در آن، تمام نیازهای روحی و جسمی او به صورت کامل پاسخ داده میشود. این امید باعث میشود که او رنجها و گرفتاریها را تحمل کرده و در دریای متلاطم زندگی، با کشتی امید و آرزو به زندگی خود ادامه دهد.
شیعه، با بهرهگیری از آموزههای اهلبیت(ع)، این امید و انتظار به آینده را در عالیترین نوع خود، فراراه انسانهای آزاده قرار داده است. چرا که در پرتو انتظار، آدمی از خودمحوری رهایی یافته و خود را جزئی از جامعهی اسلامی میبیند. بنابراین میکوشد تا جامعه را در حد توان خود، به صلاح و درستی نزدیک کند. این حرکت، آثار تربیتی به دنبال دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱) ایجاد امید حقیقی و واقعی: انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواریهای آن نیازمند انگیزهای نیرومند است که در امید به آینده تجلی پیدا میکند. آیندهای که به مراتب، عالیتر و زیباتر و بهتر از امروز خواهد بود. از روایات استفاده میشود که انتظار حضرت مهدی(عج)، موجب گسترش امید راستین میشود. امام علی(ع) میفرمایند: «ااِنْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَلا تَیْأَسُوا مِنْ رَوحِ اللّه فَاِنَّ اَحَبَّ الاَعْمالِ اِلَى اللّه عَزَّوَجَلَّ اِنْتَظارُ الْفَرَجِ[۱]؛ در انتظار گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید زیرا دوستداشتنیترین کارها نزد خداوند، انتظار گشایش و فرج است».
انتظار، در انسان امید ایجاد میکند. شخصی که منتظر آیندهای روشن است، هرگز در مشکلات و سختیها، امید خود را از دست نمیدهد و برای آنچه وعده داده شده، تلاش میکند. پس رمز پایداری شیعه در طول تاریخ تشیّع، با وجود آن همه دشمنی و توطئه و مکر و نیرنگ، چیزی جز امید نبوده است. امید و اعتقاد به رهبری که آرمانهای واقعی انسان را لباس حقیقت میپوشاند.
۲) تلاش برای رسیدن به هدف: انسان به دلیل دارا بودن ظرفیتهای فراوان، همواره در جهت رشد معنوی و فکری خود در تلاش است. او به دنبال جهانی است که در آن زمینهها و شرایط دست به دست هم داده، تمام قوههای او را در جهت رشد و تعالی به فعلیت برسانند. پس زندگی انسان زمانی زیبا میشود که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم بخورد. وقتی انسان، از وضعیت موجود راضی نباشد، درصدد ایجاد شرایطی برمیآید که بهتر از وضعیت فعلی باشد. بنابراین در انتظار برای ایجاد آن جامعه، تلاش میکند. این وجه تمایز شیعه نسبت به دیگر مذاهب است و باعث شده شیعه دچار سکون و ایستایی نشود.
۳) انتظار، عامل خودسازی فردی و اجتماعی: مگر میشود کسی منتظر مصلح کل باشد اما خود، ناپاک و آلوده باشد. منتظِر، خود را همیشه با هدف منتظَر، هماهنگ میکند. منتظر واقعی نمیتواند نقش تماشاگر داشته باشد بلکه خود در صف مصلحان است و نخست، خودش را اصلاح میکند. کسی که منتظر امام است، در برابر حجت خدا و امام خوبیها، خود را به زشتیها و گناهان آلوده نمیکند و هرچه به حقیقت انتظار نزدیکتر شود، توجه او به امام، بیشتر شده، صفای بیشتری داشته و این در گفتار و رفتار او نمایان میگردد. او نهتنها به اصلاح خود میپردازد بلکه نسبت به دیگران نیز بیتفاوت نبوده و در اصلاح آنان نیز میکوشد.
۴) پایداری در برابر سختیها و مشکلات: منتظران راستین، در فساد محیط حل نشده؛ بلکه هویت دینی و مرزهای اعتقادی خود را حفظ و در برابر سختیها و مشکلات دوران انتظار، بردباری نموده و به امید تحقق وعدهی حتمی الهی، با پایداری، بلاها را به جان خریده و دست از تلاش برنمیدارند.
۵) انتظار، عامل آمادگی برای ظهور: این آمادگی از طریق نزدیکی، سنخیت و همانندسازی شخصیت و زندگی انسان منتظر آنچنان که مورد رضایت آن حضرت باشد، محقق میشود. فرد منتظر میتواند با امربهمعروف و نهیاز منکر، گناه نکردن و تربیت نیرو، برای ظهور آن حضرت زمینهسازی کند. شیعهی منتظر حضرت باید با مطالعهی زندگی ائمه معصومین(ع)، تلاش کند زندگی خود را به آن بزرگواران نزدیک کرده تا یک شیعه و پیرو واقعی برای آنان، علیالخصوص آخرین ذخیرهی الهی باشد.
[۱] بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۲۳